صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از 41 به 44 از 44

موضوع: سوال | پیشرفت صنعت و فناوری وگسترش مراکز علمی ....

  1. #41
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط مکلف نمایش پست ها
    مخاطب شما کیست؟
    به هر حال، لطفا نوع مغالطه و دلیلتان بر آن را بگویید در غیر این صورت خود دچار مغالطه از نوع بیرونی با نسبت دادن مغالطه به دیگری شده اید.
    اگر استحضار داشتید پایین این حرف نوشتم که :
    "اگر اشتباه نکنم شما فکر می کنید تکنولوژی غرب از فلسفه ی غرب الهام گرفته است ؟ و فلسفه ی غرب با اخلاق بد آمیخته است . نتیجه اینکه بر صنعت غرب گرد اخلاق بد نشسته و آن را منحط نموده ؟"
    من این طرز تفکر را مغلطه میدانم . زیرا به هیچ وجه تکنولوژی غرب را حاصل فلسفه غرب ندانسته و حتی الهام گرفته از آن هم نمیدانم .
    آنچه بر نوع رفتار غرب در برخورد با برخی از آنها که موجب انحطاط بشریت گردیده اثر گذاشته فلسفه ی غرب نبوده بلکه خود بزرگ بینی آنهاست که الهام از اخلاق بد و منحط آنهاست .
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #42
    حق آب و گل داره مکلف آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    بوشهر
    نوشته ها
    1,183
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    دوستان سلام
    نقل قول نوشته اصلی توسط خادم اهلبیت نمایش پست ها
    اگر استحضار داشتید پایین این حرف نوشتم که :
    "اگر اشتباه نکنم شما فکر می کنید تکنولوژی غرب از فلسفه ی غرب الهام گرفته است ؟ و فلسفه ی غرب با اخلاق بد آمیخته است . نتیجه اینکه بر صنعت غرب گرد اخلاق بد نشسته و آن را منحط نموده ؟"
    من این طرز تفکر را مغلطه میدانم . زیرا به هیچ وجه تکنولوژی غرب را حاصل فلسفه غرب ندانسته و حتی الهام گرفته از آن هم نمیدانم .
    آنچه بر نوع رفتار غرب در برخورد با برخی از آنها که موجب انحطاط بشریت گردیده اثر گذاشته فلسفه ی غرب نبوده بلکه خود بزرگ بینی آنهاست که الهام از اخلاق بد و منحط آنهاست .
    عموزاده عزیز، حقیر متوجه مطلب شما بودم
    تا به حال فلسفه اخلاق را شنیده اید؟ در غرب برای اخلاق نیز فلسفه نوشته اند. بگذریم که آنچه نوشته اند چیست.
    اینکه شخصی مطلبی را مغالطه بداند یا خیر موجب مغالطه بودن آن مطلب نمی شود.
    شما طرز تفکر بنده را مغالطه می دانید و دلیلتان بر مغالطه بنده را طرز تفکر خودتان بیان می کنید که آن را اثبات نکرده اید.
    این که شما اندیشه خود را ثابت شده فرض نموده اید و سپس آن را ملاک و مبنای صحت سایر تفکرات بدانید نیز نوعی مغالطه است. دقت نمایید که اندیشه شما برای شما اثبات شده است اما برای حقیر می تواند اثبات شده نباشد که در اینجا نیست.
    می بایست آنچه شما به آن استناد می کنید(در اینجا تفکر شما) حداقل برای بنده مقبول باشد و صرف مقبولیت آن برای شما کافی نیست. در غیر این صورت باید آن را با برهان اثبات کنید.

    پیشنهاد می کنم کتاب مغالطات آقای علی اصغر خندان و یا منطق1 آقای منتظری مقدم را مطالعه نمایید.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    علی علی
    برای دنیایت طوری تلاش کن که انگار تا ابد زنده هستی و برای آخرتت به گونه ای که انگار فردا می میری
    اگر خواهان صلحی آماده جنگ باش
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    بیایید زین پس بگوییم : امام خامنه ای
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



  4. #43
    حرفه ای ghanbar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    866
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط مکلف نمایش پست ها
    دوستان سلام
    پی نوشت ها را ابتدا می نویسم چرا که پست طولانی است.
    پ.ن1: مطلب طولانی است و اگر حوصله خواندن تمام متن را ندارید. بهتر است هیچ چیز را نخوانید.
    پ.ن2: حقیقتا چندان مایل به پاسخ گویی در این زمینه نبودم اما به خاطر این که نشان داده شود یک سوء برداشت چه قدر می تواند مسئله را به سمت دیگر ببرد و نیز رفع اتهام، پس از مدتی صبر این پست نگاشته شد. پس از این نیز مایل به ادامه بحث نیستم.
    سلام علیکم
    همه اش رو خوندم:khande:
    به شخصه دارم استفاده میکنم از مطالب این تاپیک و امیدوارم تمایل به ادامه بحث نشون بدید

    1- مستحضر هستید که در بحث منطقی نسبت دادن مغالطه به دیگری بدون بیان نوع آن و اثبات مغالطه بودن آن، خود نوعی مغالطه از نوع بیرونی است.
    دقیقا! در نقل قولی هم که شد عرض کردم شما علوم را به معنای عام علوم اتخاذ کردید نه معنای خاص فلسفه ی مضاف!


    2- به نظر می رسد دچار سوء برداشت شده اید. بار دیگر پست بنده حقیر را با دقت بخوانید. مسلما فلسفه غرب را بنده یا حکمای اسلامی و دیگران ننوشته ایم بلکه مشخصا فیلسوف غربی است که فلسفه غرب را می بافد. بنده اشاره ای به فلسفه مطلق نکرده ام. البته اگر فلسفه کاملا مساوی فلسفه غرب دانسته شود می توان گفت به طور مطلق بیان کننده ذات غرب است.
    خیلی هم خوب!
    بنده در پست های بعدی ذکر کردم که اهمیتی ندارد فیلسوف فلسفه ی غرب چه گفته و اصلا برای ما مبنای استدلال نمی شود ! که البته شما جلوتر جوابم را دادید و ان شاالله جواب من را هم میخوانید!

    اما تعبیر از علم در معارف اسلامی با تعبیر از علم در فلسفه غربی متفاوت است. نه فقط علم که بسیاری مسائل دیگر نیز چنین است. به نظر حقیر می رسد که عدم دقت به این مسئله موجب گره خوردن بحث شده است.
    موافقم! مشترک لفظی بسیار است!

    فلسفه نیز چنین است. فلسفه اسلامی با فلسفه غربی متفاوت است. دکارت نیز در تبیین فلسفه غرب و با دید فلسفی خود چنین گفته است.
    پرسش های فلسفه غرب چه بوده است؟ جز این بوده که در نظر داشته به حقیقت برسد و در نهایت واقعیات را تبیین کرده است.
    لزوما نمیخواسته به حقیقت برسه:khande:
    رباعیات زیر از حضرت امام در مورد فلسفه منقطع از عرفان عملی را بررسی بفرمایید.
    {محتواي مخفي}
    با فلسفه ره به سوی او نتوان یافت
    با چشم علیل، کوی او نتوان یافت
    این فلسفه را بهل که با شهپر عشق
    اشراق جمیل روی او نتوان یافت
    -------------

    آنان که به علم فلسفه می نازند
    بر علم دگر به آشکارا تازند
    ترسم که درین حجاب اکبر، آخر
    سرگرم شوند و خویشتن را بازند
    -------------

    این فلسفه را که علم اعلی خوانی
    برتر ز علوم دیگرش می دانی
    خاری ز ره سالک عاشق نگرفت
    هر چند به عرش اعظمش بنشانی
    به به

    3- متوجه هستید که برای این که بدانیم که تکنولوژی ریشه در فلسفه غرب دارد یا خیر، باید پا بگذاریم در فلسفه غرب و ببینیم آنها چه چیزی بافته اند.
    در مورد علوم، بنده نگفته ام که فلسفه جنس علوم است و نمی دانم چگونه از سخنان بنده چنین برداشتی داشته اید. اصلا بنده کاری به این مسئله نداشتم. اما حالا که بحث آن را باز کردید:
    مطلع هستید که مسئله علم در فلسفه در حوزه معرفت شناسی بررسی می شود. پس بدین صورت، فلسفه می تواند، نسبت به علم، جنس باشد. هر چند جنس قریب نباشد.
    از زاویه ای دیگر، حقیر حقیقتا متوجه نشدم که شما بالاخره تعبیرتان از علم چیست؟ از یک طرف می فرمایید که فلسفه شاخه هایی می گیرد در علوم، از طرف دیگر می فرمایید ذات علم از فلسفه گرفته نشده و از طرفی دیگر می فرمایید که منظور از علوم، فلسفه مضاف است.
    دکارت می گوید: فلسفه درختی است که ریشه اش متافیزیک، تنه اش فیزیک و شاخه هایش علوم هستند.
    حال تعبیر شما از متافیزیک، فیزیک و علوم چیست؟ شما هر تعبیری که داشته باشید، تعبیر مال شماست. تعبیر دکارت نیست. تعبیری از درون فلسفه غرب نیست.
    شما فرمودید که علوم، فلسفه های مضاف هستند. خود شما نیز می گویید فلسفه، نه علم. فلسفه مضاف، بالاخره فلسفه است؛ علم نیست.
    فرض می گیریم که سخن شما را پذیرفتیم و فلسفه اقتصاد، سیاست، مدیریت و ... بافته شد. ولی اقتصاد و سیاست و مدیریت و ... خود کجا هستند؟ آیا با بیان فلسفه اینها می شود هر یک از اینها را انجام داد و فهمید؟
    ببینید شما جایی پیدا نمی کنید که دانشکده فلسفه، اسم علوم را یدک بکشد. در عوض دانشکده های علوم اقتصادی، سیاسی، مدیریت و جامعه شناسی و ... وجود دارد.
    توجه کنید که این تنها بنده و یا دیگری نیستیم که می گوییم این علوم ریشه در فلسفه غرب دارد بلکه فلاسفه غربی که خودشان این فلسفه را بافته اند، هستند که این مسئله را بیان می کنند و نمونه بارزش هم جمله معروف دکارت است که خدمتتان ارائه شد. به عبارتی وقتی علم شاخه فلسفه است یعنی جزئی از آن است.
    مخلص کلام اینکه وقتی فلسفه غرب در معرفت شناسی، دیدگاهش نسبت به علم، یک دیدگاه تجربه گرا و حس گرا است، مشخصا این مسئله در تولید علم و محصول آن در سطوح مختلف تاثیر گذار است.
    بنده دوستی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران دارم که شاگرد استاد پارسانیا است. یکی از اساسی ترین بحث ها و مسائل آنها در آنجا و کلا سایر دانشکده علوم انسانی این چنینی، نوع تعریف بسیاری از اساتید از علم است.
    ببینید منظور دکارت از علوم در جمله از دو حالت خارج نیست:
    1-علوم به معنای علوم منشعب از ریاضی و فیزیک (که محصولش صنعت و هنر و ... است)
    یا
    2-فلسفه ی مضاف این علوم

    بنده ادراکم از این جمله همین دومی است، عرض هم کردم:
    میگه فلسفه علمی هست که ریشه در فهم و خواست متافیزیک انسان ها دارد و در عالم ماده رشد و تصرف کرده و به حیطه ی همه ی علوم وارد میشه و در استفاده از انها و غایاتشون نظریه پردازی میکنه طبق اون چیزی که میخواد بهش برسه! و فلسفه ی مضاف رو ارائه میده!
    ....................

    ذات علوم قسم اول مجزا از فلسفه است! این علوم ابزار هستند (و انسان طبق دانش و فطرت خدادادی به اونها دست پیدا میکنه) و فلسفه هدف زندگی بشر رو مشخص میکنه!
    اصلا اعتبارشون فرق داره!
    حالا اگر هدف را فلسفه ی غرب مشخص کنه اون ابزار در راه نادرست استفاده میشه! اما اگر حکمت الهی آنرا مشخص کنه از اون ابزار صحیح استفاده میشه! ولی ذاتا ابزاره




    وقتی شما به صورت استفهام انکاری می فرمایید که " چه نکته ای اثبات میکنه از لحاظ فلسفی که تکنولوژی و مدرنیته از ذات غرب نشات میگیرد؟" و پس از آن خود می گویید که " آن چیزی که ذات غرب رو بیان میکنه فلسفه ی غرب هست"
    اگر دکارت یا هر فیلسوف فلسفه ی غرب صراحتا بگه تکنولوژی از ذات فلسفه غرب نشات میگیره! آیا این دلیل و استدلالی است برای قبول این نکته است؟ خب اون که میگه همه جهان ریشه در "منیت" داره!
    شما باید استدلال کنی که تکنولوژی محصول این منیت است نه اینکه نقل قول کنی داداش!
    و اثبات هم نمیشه چون تکنولوژی ماحصل پیشرفت ابزارهای اولیه بشر بمرور زمانه و حالا مهم نیست چه تفکری اون رو پیشرفته کرده باشه زیرا تو ماهیت اون تاثیری نداره چون اعتبارشون متفاوته!

    احسنت بر برادر من، احسنت بر شما
    پس یک فیلسوف غربی فلسفه را بر اساس آنچه می گوید و می بیند، عرضه می کند.
    این درست است که نظامات هستی بر اساس فلسفه بافته شده غربی نیست اما با همین نگرش است به هستی،به علم و ... نگاه می کنند. بنابراین این نگرش آنها در تولید محصول، در هدف گذاری علمی، در هنر و ... به شدت موثر است.
    بله در تولید محصول موثر هست ولی بنده در بالا عرض کردم که ذاتش جداست!


    به عبارت دقیق تر این تکنولوژی بنابر یک هدف گذاری ایجاد شده که ریشه در فلسفه غربی دارد.
    شما هدف استفاده از یک ابزار رو سرایت میدید به ماهیت آن ؟

    حال اگر این هدف گذاری ریشه در فلسفه اسلامی می داشت، این تکنولوژی یا ایجاد نمی شد یا با تغییرات بنیادین بسیاری و محدودیت های خاص چنین هدف گذاری ای ایجاد می شد.
    همونطوری که غرب نتونست کاری کنه که از تکنولوژی استفاده ی خوب نشه اسلام هم نمیتونه تغییر بنیادی بده که استفاده بد ازش نشه!
    ویرایش توسط ghanbar : 03-08-2013 در ساعت 06:44


    امام خامنه ای :
    اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود
    ...
    این کار (تعمل با آمریکا) ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه می دهند.
    بیست و دوم مردادماه

  5. #44
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط مکلف نمایش پست ها
    دوستان سلام

    عموزاده عزیز، حقیر متوجه مطلب شما بودم
    تا به حال فلسفه اخلاق را شنیده اید؟ در غرب برای اخلاق نیز فلسفه نوشته اند. بگذریم که آنچه نوشته اند چیست.
    اینکه شخصی مطلبی را مغالطه بداند یا خیر موجب مغالطه بودن آن مطلب نمی شود.
    شما طرز تفکر بنده را مغالطه می دانید و دلیلتان بر مغالطه بنده را طرز تفکر خودتان بیان می کنید که آن را اثبات نکرده اید.
    این که شما اندیشه خود را ثابت شده فرض نموده اید و سپس آن را ملاک و مبنای صحت سایر تفکرات بدانید نیز نوعی مغالطه است. دقت نمایید که اندیشه شما برای شما اثبات شده است اما برای حقیر می تواند اثبات شده نباشد که در اینجا نیست.
    می بایست آنچه شما به آن استناد می کنید(در اینجا تفکر شما) حداقل برای بنده مقبول باشد و صرف مقبولیت آن برای شما کافی نیست. در غیر این صورت باید آن را با برهان اثبات کنید.

    پیشنهاد می کنم کتاب مغالطات آقای علی اصغر خندان و یا منطق1 آقای منتظری مقدم را مطالعه نمایید.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    علی علی
    این حقیر بر کاستی فهم و دانش خود از موضوع معترفم و اگر شما مخاطب من بوده اید پوزش می طلبم . بنده ی ناچیز ادامه بحث را مناسب نمیدانم . یقینا" حقارت فهم بنده مسبب آن است و قصوری در خرد شما نمی بینم .شما بحث را با بزرگان دیگر پی بگیرید ما هم مستفیض خواهیم شد.
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وزیر کار استیضاح و برکنار شد! + تصاویر
    توسط Hamid در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 19
    آخرين نوشته: 08-02-2013, 14:43
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 29-11-2011, 18:04
  3. خوردن ميوه ها
    توسط kiyana در انجمن کتابخانه بخش پزشکی و بهداشتی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 13-03-2011, 19:03
  4. 164 تشکل دانشجویی خواستار اخراج موسوی از تربیت مدرس شدند
    توسط Redemption در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 20-02-2011, 10:54

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه